آیا «لبیک» گفتن به غیر خدا جایز است؟

پاسخ
«لبّیک» در لغت به معنای پاسخ مثبت دادن، موافقت کردن و پذیرش دعوت یا قبول آن است؛[1] پذیرشی همراه با تکریم و تعظیم و تجلیل. این واژه در اصل «لَبَّینِ لَکَ» بود که در اثر ادغام به صورت «لَبَّیک» در آمد.[2]
«لبیک» به معنای پاسخ مثبت دادن است که واژه فارسی «در خدمتم» را می‌توان تا حدودی معادل آن دانست. این واژه را می‌توان در جواب تمام افرادی که انسان را مخاطب قرار می‌دهند، مورد استفاده قرار داد مانند آن‌جا که «ام سلمه» همسر رسول خدا(ص) شبث بن ربعی را صدا زد و مردی در جوابش گفت: «لبیک یا أمّ المؤمنین».[3]
اما اگر قرائن و شواهد نشانگر آن باشد که با استفاده از این واژه گویا طرف مقابل، خدا در نظر گرفته شده است در این صورت، حتی معصوم را هم نمی‌توان با «لبیک» مخاطب قرار داد:
 «…خَرَجَ إِلَیْنَا أَبُو عَبْدِ الله(ع) وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ إِنِّی خَرَجْتُ آنِفاً فِی حَاجَةٍ فَتَعَرَّضَ لِی بَعْضُ سُودَانِ الْمَدِینَةِ فَهَتَفَ بِی لَبَّیْکَ‏ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ فَرَجَعْتُ عَوْدِی عَلَى بَدْئِی‏ …»؛[4] مالک بن عطیه از یکى از اصحاب نقل کرد؛ امام صادق(ع) با خشم نزد ما آمد و فرمود: من چند دقیقه پیش براى کارى از خانه خارج شدم؛ یکى از سیاه‌‏هاى مدینه جلوی من آمد و گفت: «لبیک یا جعفر بن محمّد لبیک» با شنیدن این سخن بدون آنکه کارم را انجام دهم با ترس و لرز به منزل برگشته و همان دم به محرابم رفته و در مقابل پروردگار به سجده افتادم؛ صورت به خاک مالیدم؛ کمال خوارى را در مقابل خدا انجام دادم، و از آن مرد بیزارى جستم نسبت به این حرفى که زد.
 
پی نوشت:
[1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، مهیار، رضا، ص 749، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[2]. مقری فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج 2، ص 547، قم، منشورات دار الرضی، چاپ اول، بی‌تا.
[3]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج ‏1، ص 167، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏8، ص 225، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

منبع:تبیان

Check Also

شیوه فعالیت اولین نایب خاص از نواب اربعه حضرت مهدی (ع)

او به خرید و فروش روغن و زیتون می‌پرداخت و این تجارت، پوششی برای کار اصلی‌اش بود؛ چرا که وی مسئولیت‌های وکالت و نیابت از جانب امام را مخفی می‌کرد تا از گزند حکومت محفوظ بماند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *